فرهنگ و هنر گیلان

فرهنگ و هنر گیلان
در این وبلاگ مسایل جنگ نرم و همچنین مسایل فرهنگی، سیاسی و... گیلان ارائه می شود.

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 31
بازدید دیروز : 20
بازدید هفته : 52
بازدید ماه : 51
بازدید کل : 7190
تعداد مطالب : 67
تعداد نظرات : 21
تعداد آنلاین : 1



نقش روابط عمومي در تحقق پیروزی یک نامزد انتخاباتی:

 اولين گام در حركت روابط عمومي اعلام موجوديت و معرفي و شناساندن هويت یک نامزد و اهداف آن در حوزه فعاليت انتخاباتی است .

در گام بعدي با ايجاد ارتباطات گسترده و گفت و شنودهاي صميمانه با اقشار مختلف مردم و متخصصين و كارشناسان از طريق افكار سنجي و مصاحبه به نتايج زير دست پيدا كند :

1- ستاد انتخاباتی و روابط عمومی قوی و موثر باعث می شود نقاط ضعف و قوت نامزد انتخاباتی و همچنین برنامه هایش و ساير جهات دیگر آشكار شود تا نامزد انتخاباتی و ستادهای مربوطه بلافاصله به تقویت نقاط مثبت و برطرف نمودن نقاط ضعف اقدام نمایند.

2- دلايل و انگيزه هاي واقعي بيروني و دروني تعلل و ركود و توقف اقبال عمومی نسبت به نامزد شناخته شود.

3- از وقوع بسياري از ناهنجاريها و معضلات احتمالی پيشگيري به عمل مي آيد .

4- وجه ديگر فعاليت هاي روابط عمومي زدودن غبار فراموشي و انزوا و گمنامي از پيكره ستادهای انتخاباتی می باشد.

5- نامزد انتخاباتی، روابط عمومی و تبلیغات ستاد انتخاباتی وی باید مخاطبین و مطالبات آنها را بشناسد و بر همان اساس ارتباط خود را با اقشار مختلف مردم تنظیم نماید برای مثال جایی که مردم از نداشتن گاز و جاده رنج می برند صرفا به وظیفه نمایندگی و قانون گذاری بسنده نکند بلکه طوری برخورد نمایند که مردم و افکار عمومی احساس کنند که این نامزد در درد و رنج آنها شریک است و کارایی و کارآمدی لازم را دارد از اینکه بتواند در کنار وظیفه اصلی خود به وضع اسف بار آنها از طریق قانون گذاری و فشار به مسئولین اجرایی و... رسیدگی نماید.از اين رو شايسته است كه از مجريان و مسئولين آگاه و صديق ستادهای انتخاباتی و روابط عمومي های انتخاباتی را با تعبير ((چراغ داران رقابت های انتخاباتی)) ياد كنيم.

تفاوتهای روابط عمومی وتبلیغات در ستاد انتخاباتی

   بزرگترین تفاوتهای روابط عمومی و تبلیغات در برنامه‌ریزی است به طوری که روابط عمومی برای بلندمدت و بعد از انتخاب شدن و یا انتخاب نشدن نامزد انتخاباتی برنامه‌ریزی می‌کند اما تبلیغات در کوتاه‌ترین زمان ممکن به‌دنبال نتیجه و انتخاب مردم است و البته این ریسک کار را بالا می‌برد. روابط عمومی با صبر وحوصله و اختصاص زمان به بیشتری برای فکر کردن و نیز همین زمان برای شرکت در جهت جلب رضایت هرچه بیشتر مردم و ارائه چهره بهتر سعی در دائمی کردن رضایت مردم و مخاطبان دارد.

   ارئه چهره واقعی و شفاف از نامزد انتخاباتی و برنامه هایش به مردم، از وظایف مهم روابط عمومی ستاد انتخاباتی است و اگر این درک بوجود آید که مردم صاحبان اصلی مجلس و انتخابات هستند و بدون وجود آنها انتخابات معنی نخواهد داشت در می یابیم که باید به روابط عمومی حرفه‌ای به دیده یک عنصر و یک لازمه در هر ستاد انتخاباتی نگریسته شود.

نامزد و ستادهای انتخاباتی زمان کافی برای رسیدگی به سیل اطلاعاتی که هر روزه به سویش سرازیر می‌شوند، را ندارند و البته تمام این اطلاعات نیز به کار آنها نمی‌آید در این زمینه دسته بندی این اطلاعات، به روز رسانی آنها و شناخت ارتباط آنها با نامزد مورد نظر نه تنها به صرفه جویی در زمان کمک فراوانی می‌کند بلکه باعث جلوگیری از پراکندگی و سردر گمی واحدهای مختلف ستاد انتخاباتی می‌شود. این کاتالیزور تصمیم گیری در ستاد انتخاباتی تا حد زیادی به مردم و گروههای مختلف نیز کمک می‌کند و آنها هم درمی یابند که برای مطالبات خود به چنین ستاد و نامزد انتخاباتی رجوع نموده و به او رای دهند.

از سوی دیگر نامزد مورد نظر، روابط عمومی و ستاد انتخاباتی وی باید تبلیغات انتخاباتی را مدیریت و جهت دهی نمایند به این شکل که تبلیغات انتخاباتی گذشته و سوابق درخشان، حال و برنامه های آینده نامزد مورد نظر را نفی و تخریب ننماید. چه بسا در گذشته تبلیغات نامزدها و ستادهایشان چهره دیگری از وی ساخته و او را از صحنه سیاست و رقابت به کلی حذف نمودند. (نوع تبلیغات و صحبت های ناطق نوری در سال 76).

امروزه در کنار ولایت محوری، قانون مداری و خدمت گذاری؛ مردم مداری نیز نه به عنوان یک شعار بلکه به عنوان یک رکن اصلی در اقبال عمومی از یک کاندیدای انتخاباتی به موضوعی حیاتی تبدیل شده است و دیگر نمی‌توان با شعار دادن بدون عمل گفت که نماینده یا کاندیدایی به امور مردم پرداخته است.

بازگو کردن واقعیت‌های موجود  برای مردم و حد این شفاف سازی باید دغدغه اصلی ستاد انتخاباتی و روابط عمومی‌ باشد چرا که آنجا که پای بازگو کردن واقعیات موجود جامعه، توانمندی های کاندیدا و توقعات مردم در میان است باید میان واقعیات موجود جامعه، توانمندی های کاندیدا و توقعات مردم به بهترین نحو توازن برقرار گردد.

ساختن چهره‌ای مناسب از نامزد انتخاباتی در میان مردم و مخاطبان اصلی، کاری است که تنها یک ستاد متخصص و کارآمد با روابط عمومی حرفه‌ای و آگاه از عهده آن بر می آید. چرا که در دوره های گذشته شاهد بودیم که همین ستادهای انتخاباتی و روابط عمومی های ناکارآمد و تبلیغات مضر و افراطی یک کاندیدا را برای همیشه از صحنه سیاست و رقابت ساقط نمود برای نمونه می توان به روابط عمومی و تبلیغات ناطق نوری اشاره کرد که وی و طرفدارانش مردم را به حساب نمی آوردند و حتی در تبلیغات میدانی و استفاده از امکانات دولتی چنان افراط نموده بودند که خشم و تنفر مردم را برانگیخت.

روابط عمومی و تبلیغات انتخـاباتی نـامزد اصولگرا

صحنه انتخابات صحنه رقابت است. در چنین صحنه ای هریک از نامزدها می کوشند تا بر رای دهندگان تاثیر بگذارند و آنان را برای رای دادن به خود متقاعد سازند. اما آنچه یک نامزد اصولگرای ولایت مدار و پای بند به تعهدات دینی و اخلاقی را از یک نامزد طرفدار مشی ماکیاولی جدا می سازد رعایت قواعد و اصول هنجاری در تبلیغات انتخاباتی است.

تبلیغات سیاسی شكلی از تبلیغات است و همان اصول و مبانی كلی كه در علم تبلیغات مطرح می‌شود در تبلیغات سیاسی هم وجود دارد. هدف در تبلیغات سیاسی جلب توجه و حمایت مخاطبان است. و برای این منظور باید برنامه داشت و حرفه ای عمل كرد. آنچه در تبلیغات انتخاباتی یا سیاسی حائز اهمیت است، داشتن یك برنامه تبلیغاتی اثربخش است. در این برنامه تبلیغاتی باید مخاطبان هدف، ساختار و محتوای پیام، رسانه‌ و ساختار هزینه به صورتی حرفه ای و كارشناسی شده تعریف شده باشند. غفلت در هریك از اجزای فوق می‌تواند تمامی تلاشها و زحمات را بی‌اثر و نقش بر آب كند.

مخاطبان هدف

 نامزدهای انتخاباتی و ارتباط مردمی ستاد انتخاباتی باید ابتدا مخاطبان هدف را در برنامه های تبلیغاتی خود انتخاب كنند و بر اساس نوع مخاطبان، برنامه ها و توانمندی های خود و کاندیدای مورد نظر را معرفی نمایند. به عنوان نمونه می‌توان به انتخاب دانشجویان و پشت كنكوریها اشاره كرد كه توسط جاسبی صورت گرفت یا انتخاب اقشار كم درآمد جامعه كه توسط كروبی صورت پذیرفت. نمونه دیگر جوانان و زنان كه توسط خاتمی در دوره‌های گذشته هدف قرار گرفت و یكی از مهمترین دلایل پیروزی وی شمرده می‌شود. چراكه جوانان و زنان هم از نظر تعداد و هم از نظر تاثیرگذاری بخش مهمی از جامعه ما هستند. و یا قشر كارگر و روستا نشین (کوخ نشینان) كه توسط آقای احمدی‌ نژاد به عنوان مخاطب هدف انتخاب شد. كه با توجه به تعدد و حضور جدی این گروه در انتخابات از مهمترین عوامل موفقیت ایشان محسوب می‌شود.

نكته مهم اینكه مخاطبان هدف را باید باتوجه به تعداد، قدرت نفوذ و تاثیرگذاری بر دیگران و میزان حضور جدی در عرصه انتخابات، بررسی و انتخاب نمود.

 پیام تبلیغاتی

عامل مهم دیگر پیام است كه محتوا و ساختار آن می‌بایست با توجه به سلایق و علایق و خواسته‌های مخاطبان هدف مشخص ‌شود. شعار تبلیغاتی و حتی الگوی تبلیغاتی نیز در این قسمت جای می‌گیرد. شعار تبلیغاتی جهت‌گیری و الویتهای یك نامزد انتخاباتی را مشخص می‌كند. به عنوان نمونه كروبی به انتخاب شعارهای اقتصادی از نوعی كه برای قشر كم درآمد ارزشمند باشد پرداخت و خاتمی شعارها و پیامهای تبلیغاتی خود را باب میل جوانان و زنان انتخاب كرد و از آنجا كه این دو گروه بیش از سایر اقشار جامعه احساسی تصمیم می‌گیرند، قالب پیامها و شعارها هم احساسی طراحی شده بود. میرحسین موسوی كه آزادیهای اجتماعی و سیاسی بیشتر را مد نظر قرار داد اما در انتخاب پیام تبلیغاتی نكته‌ای ظریف وجود دارد كه می‌تواند استراتژی نامزدها را كم اثر سازد و آن عبارت است از "میزان باورپذیری پیام و انطباق آن با ادعا كننده" باید دید كه باتوجه به سوابق و تصور ذهنی كه از داوطلبین وجود دارد شعارهای وی چقدر باورپذیر تلقی خواهد شد. بر این اساس شاید اگر موسوی به مسائل اقتصادی توجه نشان میداد با توجه به تصورات ذهنی از سوابق وی، باورپذیری به مراتب بیشتری را ایجاد می نمود.

نمونه دیگر آقای احمدی‌نژاد است كه از لحاظ باورپذیری توانست ارتباط بسیار خوبی با مخاطبان هدف خود برقرار سازد. ایشان در میان ناباوری رقبای صاحب نفوذ و متمکن خود با صداقت و با شعار مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و با چهره ای بسیجی با چفیه و دعای سلامتی و ظهور آقا امام زمان (عج) در انتخابات ظاهر شد و و در حالی که کارنامه موفقی در امورات اجرایی مختلف و در نهایت بعنوان شهردار موفق و مردمی تهران داشت، در رقابت پیروز شد و از سوی دیگر باتوجه به سیاستها و برنامه‌های اجرا شده در 4 سال گذشته و سفرهای استانی و رسیدگی به وضع دورترین و مردمان حاشیه نشین توسط ایشان، توانست همچنان طرفداران خود را همراه داشته و و مجددا با آرای بالاتری پیروز شود.نكته مهم اینكه پیام باید با شخصیت و سوابق نامزدها هم منطبق باشد. همچنین باید باورپذیر بوده و امری محال و غیرواقعی جلوه نكند.

 رسانه تبلیغاتی

عامل سوم انتخاب رسانه مناسب است. كه البته نامزدهای انتخاباتی مجلس حق انتخاب چندانی از این حیث نخواهند داشت. رسانه قالب برای تمامی داوطلبین روزنامه ها و خبرگزاریهای بخش خصوصی یا تریبون های مساجد و مجالس خواهد بود. البته استفاده هوشمندانه از رسانه‌های الكترونیكی از جمله اینترنت می‌تواند برای استفاده كنندگان یك گزینه طلایی محسوب شود. به ویژه افرادی كه جوانان و دانشجویان را هدف گرفته‌اند.

بودجه تبلیغاتی

عامل دیگر بودجه و توان مالی است. هر فردی كه بتواند سرمایه‌ بیشتری را همراه خود سازد امكان موفقیتش افزون خواهد شد. چراكه می‌توند پیامهای خود را بیشتر، وسیعتر و بلندتر به گوش مخاطبان خود برساند. البته آنچه بیش از حجم سرمایه اهمیت دارد، استفاده هوشمندانه از سرمایه است. چه بسا بتوان با سرمایه‌ای بسیار كم تاثیرگذاری به مراتب بالاتری را ایجاد نمود. در این زمینه استفاده از رسانه‌های نوین مانند اینترنت كه ارزانتر ولی تاثیرگذارتر هستند همچنان توصیه می‌شود.

اقدامات اجرایی

همانگونه که در آغاز این نوشتار اشاره شد ، صحنه انتخابات صحنه رقابت و تبلیغات است. به همین سبب نامزد متعهد و تکلیف مدار نیز برای شناساندن خود و نظرات و مواضع و برنامه کاری خویش به مخاطبان ناگزیر است که روابط عمومی قوی داشته باشد و تبلیغات نماید. چنین نامزدی برای اینکه بتواند بر مخاطبان تاثیر بگذارد ، ضمن حفظ قلمروهای مکتبی و شرعی ، در تبلیغات خویش باید اصول اساسی زیر را مورد توجه قرار دهد:

1- اصل اول : طرح ایده ای روشن و مهم : لازم است نامزد انتخاباتی دقیقا مشخص سازد که قصد دارد کدام ایده ، موضوع ، نظر و دیدگاه را به مخاطبان خویش منتقل سازد. او باید با واژگانی روشن ، صریح و دقیق ایده و نظر اصلی خویش را به مخاطبان ( رای دهندگان ) منتقل سازد. تنها آن دسته از نامزدهایی مورد توجه افکار عمومی قرار       می گیرند که ایده روشنی در ذهن دارند ، و قادرند این ایده را به بهترین شکل ممکن به مخاطبان خویش منتقل سازند. ناگفته پیداست که ایده و نظر ابراز شده نباید با واقعیت فاصله داشته باشد ، که در غیر اینصورت به ابزاری جهت مضحکه و طنز تبدیل خواهد شد. بنابر این ایده اولاً  برای مخاطبان جذاب باشد ، ثانیاً بیانگر ایجاد تغییر تحولی نو باشد. ثالثاً ، تازگی داشته باشد ، چه ایده های مبهم یا غیر قانونی ، بلوف زدنی بیش نیستند. برای مثال نامزدی که مدعی انجام اقدامات یا تغییرات فراتر از قانون اساسی کشور است ، آشکارا دروغ می گوید ، چرا که او در نخستین روز نمایندگی خویش باید قسم یاد کند که حافظ قانون اساسی است.

2- اصل دوم : چگونگی انتقال پیام : اصل اساسی دوم در تبلیغ، توجه به چگونگی و فرایند انتقال پیام است. برای انتقال پیام باید از رسانه و ابزار مناسب استفاده کرد. هر یک از رسانه های نوشتاری، دیداری و شنیداری قادرند بر گروهی از مخاطبان تاثیر بگذارند. بررسی های میدانی نشان داده است که پیام شفاهی بیشتر بر مخاطبان تاثیر می گذارد. نامزدی که بصورت مستقیم (چهره به چهره) با مخاطبان روبرو می شود و دیدگاهها و نظرات خویش را برای آنان تشریح می کند ، و به آنان فرصت ابراز نظر و اجازه انتقاد می دهد، بیشتر قادر است رای دهندگان را تحت تاثیر قرار دهد. استفاده بموقع از عاطفه و هیجان (اعم از عاطفه مثبت یا عاطفه منفی) بر محبوبیت نامزد انتخاباتی می افزاید. اما باید توجه داشت که استفاده افراطی از هیجان، مخاطبان را رنجانده و موجب دوری آنان از نامزد مورد تبلیغ می شود. روانشناسی مردم ایران نشان داده است که ایرانیان افراد خنده رو و مهربان را بر افراد فاقد این ویژگی ها ترجیح می دهند. اما زمانی که لبخند  ومهربانی را تصنعی و ساختگی ارزیابی کنند، علیه عامل آن به شدت موضع خواهند گرفت. نهایت نباید فراموش شود که پیام اثر بخش پیامیست که قاطعانه و نه با تردید ابراز شود. چون مردم ناقلان و سخنوران شجاع را بر ناقلان ترسو و مردّد ترجیح می دهند.

3-  اصل سوم : تاکید بر تمایل مردم به اثر بخشی رای آنها : به تعبیر روانشناسان اجتماعی مردم دوست دارند به کسی یا کسانی رای دهند که شانس پیروزی آنان در انتخابات بالاست و افزون بر آن مردم علاقه مندند که رای آنان منشاء اثرات و تغییرات مهمی شود. بنابر این یک نامزد اصولگرا باید در شعارهای خود ، بر این دو اصل تاکید ویژه ورزد. چرا که مردم بر اساس فطرت تکامل جوی خویش همواره در پی گذر از وضع موجود به وضع مطلوب هستند.

4-  اصل چهارم بهره گیری از چهره های مقبول درانتخابات : هیچ نامزدی قادر نیست به تنهایی خود و ایده هایش را به تمامی رای دهندگان بشناساند. به همین سبب همه نامزدها از افراد دیگر نیز برای تبلیغ خود بهره می گیرند. در اینجا ایجاد یک روابط عمومی قوی، افرادی متخصص و مردمی ضروری به نظر می رسد و روابط عمومی ستاد انتخاباتی نامزد انتخاباتی تنها زمانی قادراست مخاطبان را تحت تاثیر قرار دهد که : به راستگویی اشتهار داشته باشند، از نظم و آراستگی مناسبی برخوردار باشد، دانش و فرهیختگی آنان مطلوب باشد و از نظر عموم مهم باشند. اعتماد به نفس و خوش خلقی نیز می تواند شانس موفقیت کاندیدای مورد تبلیغ آنان را فزونی بخشد.

5- اصل پنجم تایید قبلی:  به باور بسیاری از روانشناسان سیاسی تایید و توصیه افراد نافذ و مهم عاملی موثر در جذب مخاطبان است. بنابر این یک نامزد مجلس تنها زمانی می تواند از جلب آرای همشهریان خویش اطمینان حاصل کند که توانسته باشد نظر موافق بزرگان قوم را برای اعلام حمایت از خویش جلب کند. توصیه ها و تاییدات اینگونه افراد در رای دهندگان این اطمینان را پدید می آورد که فرد یا افراد واجد صلاحیت را یافته اند. نیازی به گفتن نیست که یک نامزد انتخاباتی چنانچه مبادرت به بر شمردن ویژگی های بارز و محاسن خویش نماید، تنفر رای دهندگان را علیه خود بر می انگیزد. در حالی که ذکر محاسن، اخلاق و رفتار او توسط بزرگان قوم و افراد مقبول، او را محبوب رای دهندگان می سازد .

اصول حاکم بر تبلیغات انتخاباتی از چشم انداز دینی

انتخابات سبک متداول، یک پدیده غربی به شماره می رود ولی در گذشته تاریخ، تحت عنوان بیعت مردم با حاکم مطرح بوده است.

البته محتوای بیعت، امری فراتر از رای بوده است به گونه ای که فرد بیعت کننده متعهد می شده که از حاکم اطاعت بی چون و چرا نموده و معصیت و مخالفت او را جایز نشمارد.

به هر حال در مقوله انتخابات و تبلیغات انتخاباتی باید اصولی را مراعات کرد که این اصول مبتنی بر معیارهای انسانی و اسلامی باشد.

در اینجا به صورت گذرا به اصول حاکم بر تبلیغات انتخاباتی با توجه به معیارهای دینی اشاره می شود:

1- اصل صداقت

دروغ در اسلام بسیار مورد نکوهش قرار گرفته تا جایی که در روایت از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسیده است که فرمودند: المؤمن اذا کذب من غیر عذر لعنه سبعون الف ملک و خرج من قلبه نتن حتی یبلغ العرش ... «مؤمن موقعی که بدون عذر شرعی دروغ می گوید، 70 هزار فرشته او را لعنت می کنند و بوی تعفنی از قلب او خارج می شود تا به عرش می رسد.» همچنین دروغ آثار منفی بی شماری در جامعه به جای می گذارد (از سلب اعتماد عمومی گرفته تا خرد شدن شخصیت گوینده) بنابراین باید مساله راست گوئی در تبلیغات انتخاباتی، مورد توجه همه عزیزان قرار گیرد.

البته لازم نیست که انسان هر حرف راستی را بگوید ولی لازم است آنچه را که می گوید راست بگوید تا مردم براساس صدق و صفا طبق اظهارات نامزدها تصمیم بگیرند.

2- اصل حرمت شخصیت ها

از آنجا که شخصیت های اجتماعی اعم از حوزوی و دانشگاهی، سرمایه های ملت محسوب می شوند و منابع عظیمی از بیت المال صرف شده تا این سرمایه ها بدست آمده اند، حفظ حرمت آن ها از واجبات اجتماعی است.

متاسفانه در دوره های قبلی انتخابات به رسم متداول در غرب، هتک حرمت شخصیت ها از طرف افراد گوناگون به وفور مشاهده گردید، در حالی که شکستن حرمت آن ها گاه از شکستن حرمت کعبه گناهش زیادتر است زیرا امام صادق علیه السلام فرموده است: المؤمن اعظم حرمة من الکعبة; «مؤمن احترامش از احترام کعبه زیادتر است.» لذا در تبلیغات انتخاباتی هرچند نقادی اندیشه ها امری ضروری است تا در نقض و ابراز مطالب و مشخص شدن نقاط ضعف و قوت دیدگاه ها باعث می شود مردم با بصیرت و آگاهی بیشتر، آن اندیشه ای را که صحیح تر تشخیص می دهند تایید نمایند، ولی از ذکر نام صاحبان اندیشه باید خودداری شود زیرا این کار موجب موضعگیری های شخصی گردیده و چه بسا هتاکی ها را به دنبال دارد و در این میان واقعیات مخفی می ماند.

بنابراین حفظ حرمت اشخاص در تبلیغات انتخاباتی از اصول مسلمی است که باید مورد توجه همگان قرار گیرد.

3- اصل امیدزایی و نشاط آفرینی

بر اساس روایات، یاس از جنود شیطان است و موجب رکود و دل مردگی می گردد در حالی که امید و نشاط و حرکت از رحمان است. در تبلیغات انتخاباتی باید از گفتن کلماتی که موجب یاس و ناامیدی ملت می شود به شدت پرهیز کرده و با ارائه راهکارهای عملی جهت حل مشکلات اجتماعی، روح امید و نشاط و حرکت به سوی حل مشکلات را در ملت دمید. بنابراین مایوس کننده نبودن تبلیغات انتخاباتی از اصولی است که باید مورد توجه همه عزیزان قرار گیرد.

4- زیر سؤال نبردن کارهای خوب و مثبت

در روایت است من لم یشکر المنعم من المخلوقین لم یشکرالله عزوجل; «کسی که از افراد نیکوکار تشکر نکند شکرگذاری خداوند را نکرده است.» بنابراین کارهای خوب و مثبت و انجام دهندگان آن ها باید مورد قدردانی قرار گیرند. قانون عدل و انصاف هم اقتضا می کند که انسان کارها و جنبه های مثبت افراد و گروه ها را مورد نظر داشته باشد.

خداوند تبارک و تعالی می فرماید: «ولا یجرمنکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوی » ; «دشمنی با گروهی، شما را به بی عدالتی نکشاند، عدالت را پیشه کنید که آن به تقوی و پرهیزکاری نزدیک تر است.» بنابراین در تبلیغات انتخاباتی باید مراقب بود کارهای خوب و ارزشمندی که دیگران انجام داده اند زیر سؤال نرود و حق آن ها در این زمینه ضایع نگردد.

5- همراه بودن شعارها با ذکر اهداف و راهکارهای عملی

  بدون شک طرح هر شعاری از طرف نامزد ها و روابط عمومی ستاد انتخاباتی براساس اهدافی است که ذکر اهداف و راه های عملی رسیدن به آن ها، در روشنگری و شفاف شدن مواضع نامزدها بسیار مؤثر است.

بدیهی است ذکر شعار بدون هدف و راهکارهای عملی چه بسا جنبه فریب کاری به خود گرفته و تا مرز خیانت به پیش می رود و معلوم است که مکر و خدعه و خیانت از صفات غیرمؤمنین است و تبلیغات انتخاباتی در یک جامعه اسلامی باید از این مسائل به دور باشد.

كلام پایانی

1- نامزد و ستاد انتخاباتی وی باید از فریبکاری و اغوا گری که روش مرسوم مورد استفاده دغلبازان است اجتناب کند.

2- ایده ای روشن را طرح و آن را با بیانی صریح و آشکار به مخاطبان انتقال دهد.

3- پیام خویش را با صراحت ، شجاعت و قاطعیت و اعتماد به نفس به مخاطبان انتقال دهد.

4- از طرح موضوعات غلو آمیز ، غیر واقعی و غیر قانونی اجتناب نماید .

5- از روش تبلیغ چهره به چهره و رو در رو بیش از سایر روشها استفاده نماید از عوام فریبی و روش هایی همچون شام و نهار دادن بشدت اجتناب نماید. چرا که چنین روشهایی بر انگیختن نفرت عمومی را به دنبال خواهد داشت.

6- روابط عمومی ستادهای اصلی و فرعی خود را از افراد خوشنام و متخصص دلسوز مردم انتخاب نماید.

7- پیام ها و تبلیغات خود را با ایجاد روابط عمومی قوی، توانمند و سالم و مردمی به مخاطبان منتقل نماید و روابط عمومی ستاد انتخاباتی وی توان درک مخاطبان را داشته باشد.

8- تبلیغاتچی های خود را از میان کسانی برگزیند که به نیک نامی و صداقت اشتهار دارند.

9- از کسب تایید و پشتیبانی افراد نافذ و مقبول و نشر نظرات تاییدی آنان دریغ نورزد.

10- از خودستایی و بر شمردن خصوصیات بارز خویش بپرهیزد ، در صورت نیاز چنین اقدامی را به متخصصان خوشنام و مردمی ستاد و یا به بزرگان قوم واگذارد.

11- مردم را آن گونه هستند خطاب قرار دهد. بهتر و یا بدتر نشان دادن مخاطبان، سخنور را دروغگو و یا منفور می نمایاند. برای مثال اگر در محلی مردمان خوب و ولایی و حامی و حافظ انقلاب و ارزشها از اکثریت برخوردار باشند و نامزد انتخاباتی نتواند خوب تکریم و تمجید و تشویق نماید و از شهدا و برزگان محل یادی نکند و در موقع ورود به محل و خروج احترام و ادب در شان آنها را بجا نیاورد از وی متنفر می شوند. یا در آن محلی که اکثریت افرادش لائبالی، معتاد و قاچاقچی و دنبال انواع اعمال خلاف هستند و حتی شورای... آن هم بدتر از آنهاست! حال نامزدی به آن محل وارد شود و بگوید نماز شب خوان ها و... شما بودید که انقلاب را سرپا نگه داشتید!! ... معلوم است که این ادبیات افکار عمومی را جلب نمی کند و به مضحکه و تمسخر می انجامد.  پایان  تهیه کننده : ای.  غلامی.



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط محمدزاده
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :